سایکوپت کیست؟
روانشناسان اصطلاح سایکوپت (psychopath) را برای توصیف فردی بیعاطفه، بیاحساس و فاسد از نظر اخلاقی به کار میبرند. با این حال، این اصطلاح در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM) وجود ندارد و فقط از نظر قانونی یا بالینی از آن استفاده میکنند. بنابراین سایکوپت (و نیز سوسیوپت) نوعی تشخیص رسمی برای افرادی با مشکلات سلامت روان نیست و توصیفات مربوط به این افراد در دسته اختلال شخصیت ضداجتماعی (ASPD) قرار میگیرند.
این نکته مهم است که سایکوپت همان ضداجتماع نیست و بسیاری از ویژگیهای آن با علائم اختلال شخصیت ضداجتماعی همپوشانی دارند. این اختلال گستردهتر است و برای توصیف همه افرادی به کار میرود که مکرر قوانین و هنجارها را زیر پا میگذارند. در واقع تعداد کمی از افراد مبتلا به اختلال شخصیت ضداجتماعی وجود دارند که سایکوپت هم باشند. درباره تفاوت این دو هم در این مقاله صحبت خواهیم کرد.
نشانههای افراد سایکوپت
افراد سایکوپت یا روان پلید نشانههای بخصوصی دارند و برای تشخیص آنها از آزمونهای مختلفی استفاده میکنند. انجام درست این آزمونها فقط از عهده متخصصان سلامت روان برمیآید و حتی آنها هم بهدشواری میتوانند این اختلال روانی را تشخیص دهند. درباره این آزمونها هم به وقت خود صحبت خواهیم کرد. فعلا بیایید با نشانههای این افراد بیشتر آشنا شویم. این نشانهها ممکن است از دوران کودکی ظاهر و بهمرور زمان بدتر شوند.
۱. جذابیت ظاهری و چربزبانی
سایکوپتها اغلب ظاهری دوستداشتنی دارند. معمولا همصحبتهای خوبی هستند و داستانهایی که تعریف میکنند آنها را زیبا جلوه میدهد. ممکن است بامزه و کاریزماتیک هم باشند.
۲. عزتنفس بزرگنماییشده
خودبرتربینی از صفات بارز سایکوپتهاست. این افراد زیادی به خودشان اطمینان دارند و بر این باورند که افرادی مهم و شایسته هستند. اغلب احساس میکنند که بر اساس قوانین خودشان زندگی میکنند و قوانین جامعه برای آنها ایجاد نشده است.
۳. نیاز به تحریک و هیجان
سایکوپتها هیجان را دوست دارند و اغلب این نیاز را با شکستن قوانین برآورده میکنند. آنها کِیف میکنند وقتی در موقعیتی قرار میگیرند که هرلحظه ممکن است گیر بیفتند و از اینکه خطایی مرتکب شوند و قسر در بروند لذت میبرند. به همین دلیل همیشه مستعد کسلشدن هستند و معمولا تحمل کارهای روزمره تکراری را ندارند.
۴. دروغگوییِ بیمارگونه
سایکوپتها دروغ میگویند که جلوی دیگران خوب به نظر برسند و از دردسر خلاص شوند. آنها برای سرپوشگذاشتن روی دروغهای قبلی خود باز هم دروغ میگویند. اگر زمانی فراموش کنند چه گفتهاند و دیگران ضدونقیضبودن حرفهایشان را به رخشان بکشند، بلافاصله و بهراحتی داستان را تغییر میدهند و برای درستکردن قضیه راهحلی پیدا میکنند
۵. فریبکاری و مجبورکردن دیگران به انجام خواستههای خودشان
سایکوپتها با استادی تمام میتوانند افراد را وادار کنند کاری را برایشان انجام دهند. آنها بهشدت فریبکار و گمراهکننده هستند
۶. نداشتن احساس پشیمانی یا عذابوجدان
سایکوپتها بههیچوجه به تأثیر رفتار و کردارشان بر دیگران اهمیت نمیدهند. نهتنها درباره آسیبی که به دیگران زدهاند عذابوجدان نمیگیرند، بلکه ممکن است اصرار داشته باشند که آن افراد درباره جریحهدارشدن احساساتشان اغراق میکنند. سایکوپتها درباره رنجی که به دیگران تحمیل میکنند احساس گناه نمیکنند. در واقع اغلب رفتارشان را منطقی جلوه میدهند و شروع به سرزنش کردن دیگران میکنند.
۷. عطوفت غیرواقعی
سایکوپتها احساسات زیادی نشان نمیدهند، حداقل به چیزی احساس واقعی ندارند. همیشه سرد و بیعاطفه به نظر میرسند، اما این فقط تا زمانی است که بدانند نفعی در این کار برایشان وجود ندارد. اگر این افراد بدانند نشاندادن احساسات مختلف ممکن است به آنها در رسیدن به هدفشان کمک کند، از این کار دریغ نمیکنند. مثلا جایی که لازم است کسی را بترسانند، احساس خشم از خودشان بروز میدهند و جایی که لازم است کسی را با همدلی فریب دهند، خودشان را ناراحت نشان میدهند. آنها واقعا چنین احساسی ندارند و فقط مدتی کوتاه نقشش را بازی میکنند.
۸. همدلینکردن با دیگران
سایکوپتها بهراحتی نمیتوانند درک کنند چطور دیگران ترس، غم، اندوه یا اضطراب را احساس میکنند. برای آنها این احساسات اصلا منطقی نیستند. آنها به رنج دیگران کاملا بیتفاوتاند، حتی اگر دوست نزدیک یا یکی از اعضای خانوادهشان باشد. به همین دلیل نمیتوانند با کسی همدلی کنند.
۹. سبک زندگی انگلوار
سایکوپتها ممکن است داستانهای غمانگیزی درباره اینکه چرا نمیتوانند درآمد کافی داشته باشند بگویند یا طوری وانمود کنند که انگار قربانی دیگران شدهاند. آنها با وابستگی مالی به دیگران زندگی میکنند. بهطور کلی سایکوپتها تا میتوانند مانند انگل از مردم استفاده میکنند، بدون اینکه به احساسات آنها توجهی داشته باشند.
۱۰. تسلط کم بر رفتار
سایکوپتها معمولا نمیتوانند از قوانین، هنجارها و سیاستها پیروی کنند. حتی اگر تصمیم بگیرند این کار را انجام بدهند، نمیتوانند مدتی طولانی به این تصمیم پایبند بمانند.
۱۱. رفتار جنسی نابهنجار
سایکوپتها در امور جنسی بیقیدند. این افراد به اطرافیان خود اهمیت نمیدهند، پس احتمالا به شریک زندگیشان خیانت خواهند کرد. حتی ممکن است با غریبهها رابطه جنسی پرخطر داشته باشند یا این شیوه را برای رسیدن به آنچه میخواهند به کار بگیرند. رابطه جنسی برای آنها هرچه هست، عملی احساسی یا عاشقانه نیست.
۱۲. مشکلات رفتاری زودرس
مشکلات رفتاری بیشتر سایکوپتها از همان کودکی آغاز میشود. تقلبکردن، رهاکردن مدرسه، خرابکردن اموال عمومی، مصرف موادمخدر و اقدامات خشونتآمیز همگی از رفتارهای نادرستی هستند که بهمرور زمان تشدید میشوند. شاید فکر کنید بسیاری از کودکان چنین رفتارهایی نشان میدهند؛ درست است، اما سایکوپتها خیلی شدیدتر از همسالانشان مرتکب این رفتارها میشوند.
۱۳. تکانشگری
تکانشگری یعنی انجامدادن کارها یا گرفتن تصمیمات بهشیوهای بیفکرانه که منطقی پشت آن نباشد. سایکوپتها وقتشان را صرف سنجیدن پیامد کارهایشان یا فکرکردن درباره خطرات و مزایای بالقوه انتخابهایشان نمیکنند. فقط میخواهند بهسرعت کاری را انجام دهند که آنها را راضی میکند. مثلا اگر حس کنند الان باید شغلشان را رها کنند، بدون هیچ فکری این کار را میکنند. به همین سرعت به رابطهشان پایان میدهند، به شهر جدیدی میروند و ماشین جدیدی میخرند.
۱۴. نداشتن اهداف واقعبینانه بلندمدت
هدف سایکوپت ممکن است خواهان ثروتمندشدن یا مشهورشدن باشد و این اصلا بد نیست، اما این اهداف سایکوپتها معمولا واقعبینانه نیستند و خیلی کم پیش میآید که بدانند اصلا چطور میخواهند به آن هدف برسند و فقط اصرار دارند بدون تلاشکردن و هرطور شده به هدفشان دست یابند.
۱۵. بیمسئولیتی
قول و قرار برای سایکوپتها هیچ معنایی ندارد. آنها درکی از مسئولیتپذیری ندارند. برای بازپرداخت وام یا امضای قرارداد نمیتوان به این افراد اعتماد کرد. حتی ممکن است از دادنِ خرج فرزندشان خودداری کنند، بدهی زیادی بالا بیاورند و تعهداتشان را زیر پا بگذارند.
آنها حتی مسئولیت کارهای خودشان را هم نمیپذیرند. بدون اینکه پشیمان باشند یا مسئولیت اشتباهشان را بپذیرند، خیلی راحت به دیگران آسیب میزنند. همیشه دیگران را بابت مشکلات خود مقصر میدانند و اغلب نقش قربانی را بازی میکنند. دوست دارند داستانهایی سرهم کنند درباره اینکه دیگران چطور از آنها سوءاستفاده کردهاند.
۱۶. ازدواجهای متعدد و شکست
سایکوپتها ممکن است ازدواج کنند، اما این ازدواج بهدلیل عاشقشدن نیست و حتما نفعی در آن برایشان وجود دارد. مثلا ممکن است همسری که انتخاب کردهاند درآمد زیادی داشته باشد و بتوانند راحت با آن درآمد زندگی کنند یا اینکه بتوانند بدهیهایشان را بعد از ازدواج گردن او بیندازند. به هر حال معمولا این رفتار آنها رو میشود و هر بار به طلاق میانجامد.
۱۷. ارتکاب انواع جنایتها
بسیاری از جنایتکاران فقط در یک حوزه کار خلاف انجام میدهند، مثلا ممکن است قاتلی عادی تخلفات مالی نداشته باشد، به کسی تجاوز نکند یا در پی دزدی نباشد. ولی سایکوپتها معمولا چند نوع جنایت را با هم انجام میدهند. از تخلفات رانندگی و مالی گرفته تا دزدی و قتل و اقدامات خشونتآمیز. دلیلش این است که سایکوپتها معمولا قوانین را نوعی پیشنهاد میدانند و اجباری در عمل به آنها نمیبینند.
سایکوپتها قوانین را محدودیتهایی میدانند که آنها را عقب میاندازند. همین امر موجب میشود که در هر حوزهای دست به تخلف بزنند. البته همه سایکوپتها پایشان به زندان باز نمیشود. برخی ممکن است فعالیتشان را تحت پوشش مشاغل معمولی انجام دهند یا مرتکب اعمالی غیراخلاقی شوند که جریمهاش زندان نباشد.
۱۸. لغو آزادی مشروط
لغوشدن آزادی مشروط در بین بیشتر سایکوپتهایی که به زندان محکوم میشوند رایج است. دلیلش این است که این افراد به قوانین آزادی مشروط پایبند نیستند و ممکن است فکر کنند دیگر گرفتار نخواهند شد. به همین دلیل مجددا قانونشکنی میکنند. معمولا هم توجیهی برای رفتار خود مییابند یا گیرافتادنشان را گردن دیگران میاندازند.
منبع: سایت چطور